انسان در زمان سیر می کند همچون حالتی که باد می وزد و همه چیز را با خود می برد و گریزی از دست باد نیست و انسان معلق در فضا حرکت می کند و گاهی پایین می آید و گاهی بالا می رود.زمان همان باد تندی است که می گذرد و هر لحظه به انسان فرصتی می دهد و انسان گاهی به این فرصت توجه می کند گاهی بی تفاوت است.وجود آدمی نیاز های فراوانی دارد و بر اساس این نیازها در جستجو و تلاش است .نیاز به شناختن و فهمیدن و غذا را برطرف می کند هر چند کم یا زیاد اما نیاز عاطفی را به سختی و شاید نتواند برطرف کند .انسان همیشه در حال تلاش درونی است، این تلاس در دو بعد فکری و عاطفی اتفاق می افتد و گاهی هر دو در یک زمان با تعامل هم فعال اند و گاهی هر کدام به تنهایی .اما هر وقت در اندیشه فرو می رود دوست دارد دوست داشتن یا همان بعد عاطفی هم همراه اش باشد که گاهی باهم هستند و گاهی نیستند اما وقتی حالت عاطفی خوش آیندی دارد...