انسان در زمان سیر می کند همچون حالتی که باد می وزد و همه چیز را با خود می برد و گریزی از دست باد نیست و انسان معلق در فضا حرکت می کند و گاهی پایین می آید و گاهی بالا می رود.زمان همان باد تندی است که می گذرد و هر لحظه به انسان فرصتی می دهد و انسان گاهی به این فرصت توجه می کند گاهی بی تفاوت است.وجود آدمی نیاز های فراوانی دارد و بر اساس این نیازها در جستجو و تلاش است .نیاز به شناختن و فهمیدن و غذا را برطرف می کند هر چند کم یا زیاد اما نیاز عاطفی را به سختی و شاید نتواند برطرف کند .انسان همیشه در حال تلاش درونی است، این تلاس در دو بعد فکری و عاطفی اتفاق می افتد و گاهی هر دو در یک زمان با تعامل هم فعال اند و گاهی هر کدام به تنهایی .اما هر وقت در اندیشه فرو می رود دوست دارد دوست داشتن یا همان بعد عاطفی هم همراه اش باشد که گاهی باهم هستند و گاهی نیستند اما وقتی حالت عاطفی خوش آیندی دارد...

دوست دارد در همان حال بماند و اندیشه و فکر و چیز دیگری مزاحم اش نشود و حس دوست داشتن باشد و بس.دل آدم ها مثل آهنربایی می ماند که همیشه در هر جا و مکانی در حال جستجوی آهن است تا جذب کند و همیشه در آغوشش بگیرد و هرگز جدا نشود و این حاصیت همیشه در وجود انسان هست و همیشه در جستجوی چیزی و یا کسی است که بتواند نیاز او را برای حالت خوش بودن برطرف سازد.گاهی این موضوع آنقدر مهم و نیاز، شدید می شود که دیگر به جزئیات مسئله توجه نمی کند و اصلی بودن و تقلبی بودن را هم اهمیت نمی دهد و تنها به حس خوش بودن هر چند کمش رضایت می دهد اما این کم یا غیر اصل بودن فرد را نه تنها سیراب نمی کند بلکه نیازش را تشدید می کند و هر چه تلاش می کند چیزی به دست نمی آورد و دل گریان و چشم اشک آلود است و چهره گرفته دارد.

همراه شدن کسی با انسان زمینه ای را فراهم می سازد تا نیاز عاطفی برطرف شود و آرام آرام زمینه ای برای دوست داشتن و دوست داشته شدن بوجود آید و رابطه ای شکل بگیرد تا نیاز عاطفی برطرف شود.

در مورد نیاز عاطفی و میزان این نیاز باید گفت که افراد تفاوت های زیادی باهم دارند و ریشه های آن از زمان تولد شکل می گیرد و این که پدر و مادر چگونه این حس نوزاد و بعد کودک،نوجوان و جوان را برطرف کرده اند یا نه  متفاوت هست هر چه والدین کوتاهی کرده باشند میزان این نیاز هم بالاست یا هر چه والدین از نظر توانایی درک و احساس فرد از هم فاصله داشته باشند نیاز عاطفی هم شدیدتر خواهد شد و فرد در جستجوی محبت و  احساس عاطفی خواهد بود و در باد تندی که هر کسی را به هر طرفی می برد و انسان معلق در فضا دست در هر بوته ای در بیابان عاطفه ها خواهد زد شاید بتواند لحظه بایستد و جرعه ای محبت به دست بیاورد اما اگر والدین تامین کننده این نیاز باشند در مقابل باد تند چون درختی استوار خواهند بود و در کنار هم نیازهای خود را برطرف خواهند کرد و حتی اگر قرار بر جدایی و تشکیل خانه ای دیگر باشد بازهم سایه محبت و عاطفه بر سر خانه جدید و پیوند جدید خواهد بود.

اما اگر چنین رابطه نباشد فرد به دنبال بدست آوردن چنین نیازی در جستجو آن خواهد بود در هر جا و مکانی و تمامی زندگی اش را تحت تاثیر قرار خواهد داد از خانه تا مدرسه و از کلاس درس تا فضای مجازی چه باید کرد؟...